در حدود سال ۶۱۸ ق، محمّد بن حسین بن احمد خطیبی، معروف به «بهاء ولد» و ملقّب به سلطان العلماء، که در بلخ دانشمندی بزرگ و مشهور بود، دست زن و فرزند خود را گرفت و از شهر و دیار خود بهسوی مغرب عالم اسلام مهاجرت کرد. در این سفر، فرزند نوجوانش، جلالالدّین محمّد، نیز با وی همراه بود؛ نوجوانی که بعدها با نام جلالالدّین محمّد بلخی رومی به مولوی و مولانا شهرت یافت و با کتاب گرانسنگ خود «مثنوی» و غزلیات آتشین خود در دیوان شمس «آتش در خرمن سوختگان عالم زد» و نام خود را نهتنها در تاریخ زبان و ادب فارسی بلکه در معارف اسلامی و انسانی جاودانه ساخت.
بهاء ولد در محیط بلخ آن زمان رنجشهایی پیدا کرده بود، علاوه بر این، احتمالاً خطر حمله مغول را نیز پیشبینی کرده بود. هر چه بود، او جلای وطن کرد و قافلهای به راه انداخت و از نیشابور گذشت و به بغداد رسید. در بغداد بود که خبر سقوط بلخ به دست مغولان به او رسید. زان پس به مکّه رفت و نهایتاً در آناطولی، یا آسیای صغیر که تحت حکومت سلاجقه روم اداره میشد رحل اقامت افکند، چند سالی در شهر «لارَنده» و دو سالی در «قونیه» زندگی کرد و سرانجام به سال ۶۲۸ ق در آن شهر چشم از جهان فرو بست.
ادامه مطلب