«انتظار»
تقدیم به پیشگاه حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف)
چه کند میگذرد لحظههای دور از تو
نمیکنند مگر لحظهها عبور از تو
هزار پنجره در هر گذر گشوده شده است
به شوق دیدن یک لحظۀ حضور از تو
خوش آن دمی که بیاید خبر که آمدهای
خوش آن شبی که شود شهر غرق نور از تو
زمانه با تو چه شیرین، زمانه بی تو چه تلخ
مگر بیائی و افتد به دهر شور از تو
مرا به صبر نصیحت مکن که نتوانم
که زنده باشم و باشم دمی صبور از تو
تو چشم مائی و ما را جزین دعائی نیست
که چشم بد، همه جا، باد کور و دور از تو
***
«تو مثل برگ گلی»
تو مثل برگ گلی مثل قطرهی آبی
تو صاف و ساده و پاکی، لطیف و شادابی
ستارهی سحری، آفتاب صبحدمی
تو روشنائی شبهای پاک مهتابی
تو سرخی گل سرخی، تو سبزی چمنی
سپیدی گل یاسی، تو آبی آبی
تو مثل خوشهی انگور شوخ و شیرینی
تو مثل رشتهی گوهر عزیز و کمیابی
تو مژدهای، تو امیدی، تو خندهای، تو نویدی
تو موج جاری دریا در آب مردابی
تو دلنواز منی، قبلهٔ نماز منی
تو چلچراغ شبستان، تو شمع محرابی
هزار شکر که در زندگی تو بخت منی
هزار شکر که حتی دمی نمیخوابی