سخنرانی دکتر حداد عادل در
نخستین نشست علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با مؤلّفان و کارشناسانِ کتابهای درسی آموزش و پرورش
(دوازدهم تیرماه ۱۳۹۱)
همه شما مؤلفان و کارشناسانی که، در کارِ تدوین کتابهای درسی، دستی بر آتش دارید، خواه ناخواه، با زبان سروکار دارید و هیچ یک از شما نیست که بگوید کارش ربطی به زبان ندارد. حتی کارشناسان ریاضی نیز باید دانش ریاضی را با زبان منتقل کنند. در واقع، زبان در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی دارای دو وجه است: یک وجه عام و یک وجه خاص. وجه خاص به کارشناسان گروه ادبیات یا دوره ابتدایی کتابهای فارسی مربوط میشود اما وجه عام به همه کارشناسان و مؤلفان، در همه رشتهها و حوزهها، مربوط است. اهمیت توجه به زبان در این سازمان از آن جهت است که یکی از مشکلات آموزش، بهطور کلّی، بیتوجّهی به زبانی است که مخاطب میتواند بفهمد.
گاه دانشآموزی وقتی که او را امتحان میکنند نمره ممتاز میگیرد امّا خودش معنای پاسخهای امتحانش را نمیفهمد! بهطور مثال، در دوره ابتدایی سؤال میشد که میرزای شیرازی چه کار مهمی کرده است؟ دانشآموزان جواب میدادند که میرزای شیرازی تنباکو را تحریم کرد و نمره هم میگرفتند. اما اگر از آنان پرسیده میشد که «تحریم تنباکو یعنی چه؟» نمیفهمیدند. این مثال بارزی است که میتوان آن را به همه رشتهها و درسها تعمیم داد. بنابراین، مؤلفان و کارشناسان کتابهای درسی همواره باید از خود بپرسند که آیا چیزی که من میفهمم و مینویسم، مخاطب من هم آن را میفهمد یا نه؟ این پرسش صرفاً به کارشناس زبان و ادبیات فارسی یا مؤلفان کتابهای درسی مربوط نیست، بلکه هر کس که کتابی تألیف میکند باید این دغدغه را داشته باشد. تنها تفاوت کار شما با مؤلفان دیگر، در این باره، این است که مؤلفانِ کتابهای غیردرسی لزوماً به قصد تعلیم نمینویسند ولی شما صرفاً به قصد «تعلیم» مینویسید و «تعلیم» در کار شما موضوعیت و حتی محوریت دارد. شما نه فقط باید در «درست نوشتن» بلکه باید در «متناسب نوشتن» هم حسّاس باشید. انتظارِ داشتنِ دغدغه زبانی یک انتظار طبیعی از مؤلفان کتابهای درسی است. مؤلف کتاب درسی باید حدّاقلی از تواناییهای زبانی را بیش از افراد مشابه داشته باشد و این توانایی در کارش حضور و ظهور داشته باشد. بهطور کلی، او باید دو کمال داشته باشد: یکی کمال تخصّصی در رشته تخصصیاش و دیگری کمال بیان کردن مقاصدش در آن رشته.
در وجه خاص هم تعلیم زبان و ادبیات فارسی در این سازمان و به عهده شماست. یعنی هر کس در ایران زبان فارسی یاد میگیرد و خواندن و نوشتن میآموزد و با ادبیات فارسی آشنا میشود بر اثر تلاشهای شماست و، به همین جهت، اگر شما کار خود را درست انجام دهید زبان فارسی حفظ میشود و رونق و رواج پیدا میکند، ولی اگر در کار شما اشکالی باشد این اشکال سرایت میکند و منشأ صدها اشکال دیگر میشود. اشکال در کار شما همان خشت اوّلی است که کج نهاده میشود. آموزش صحیح زبان ملّی، در همهجای جهان، یکی از وظایف اصلی برنامهریزان و مؤلّفان کتابهای درسی است و انتظار حکومتها از کتابهای درسی در درجه اوّل آموزش زبان رسمی هر کشور و ترویج آن است.
اما جایگاه فرهنگستان در این میان کجاست و ارتباط این نهاد با سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی چگونه باید باشد؟ وظیفه فرهنگستان نگهبانی از زبان فارسی و تقویت و گسترش آن و رصد زبان فارسی و مدیریت تحوّل در آن است. جایگاه فرهنگستان در عالم زبان فارسی نظیر جایگاه بانک مرکزی در سیاستهای پولی است. اگر واحد رسمی پول در کشور ما ریال است زبان رسمی ما هم در این کشور فارسی است و این هر دو در قانون اساسی ما آمده است. در هر کشوری یک واحد پول رسمی وجود دارد که نحوه مبادله این پول با سایر پولها در بانک مرکزی تعیین میشود و اساساً تنظیم بازار از نظر نقدینگی با بانک مرکزی است. سیاستهای پولی همه بانکهای کشور تابع بانک مرکزی است. دادوستد با خارج از کشور با بانک مرکزی است. در دنیای متحوّل اقتصاد یک مؤسسه وجود دارد که سعی میکند ارزش پول کشور را حفظ کند. زبان هم همینطور است. زبان دائم در حال تحوّل است. در دنیای متحوّل، زبان هم متحوّل است و هر تحوّلی هم مدیریت لازم دارد. اگر تحوّل و توسعه مدیریت نشود به بیراهه کشیده میشود. فرهنگستان اساساً برای این تأسیس شده است که اوضاع و احوال زبان فارسی را در روزگار ما رصد کند و، با توجه به قواعد زبان فارسی و طبیعت و پیشینه و وضع فعلی و آینده این زبان، این تحوّل را مدیریت کند. از طرف دیگر، هیچ دستگاه و سازمانی در ایران به اندازه جمع شما در تعلیم و ترویج زبان فارسی مؤثّر نیست، چراکه در واقع این جمع است که سررشته تعلیم زبان فارسی را در کشور در دست دارد. کاری که شما میکنید با کار ناشران و مؤسّسات علمی قابل مقایسه نیست. آنچه شما مینویسید و منتشر میکنید همه مردم ایران مجبورند که بخوانند و یاد بگیرند. شما ذهن و زبان یک کشور را میسازید. شمارگان کتابهایی که شما چاپ میکنید قابل مقایسه با بقیه کتابهایی که در کشور چاپ میشود نیست. بنده آماری از زمان تصدی خود در سازمان شما دارم که نشان میدهد جمع شمارگان کتابهایی که ما در سازمان چاپ میکردیم چهار برابر کل شمارگان کتابهایی بود که در کشور چاپ میشد و این حجم وسیع حتماً خوانده و آموخته میشد و، به هر حال، در سراسر کشور هیچجایی نیست که از کار شما خالی باشد. اگر شما زبان فارسی را درست تعلیم بدهید، نسل از پی نسل، فارسی را درست یاد میگیرند اما اگر اشتباه و انحراف و قصور و تقصیری در کار باشد، تقریباً جبرانناپذیر است. ما در فرهنگستان بهقدر وسع میکوشیم که به هر طریقی از زبان فارسی نگاهبانی کنیم و از انحراف و خطا در آن جلوگیری کنیم. به همین منظور، با رسانهها هم در ارتباطیم. امّا کار رسانههای دیگر، در مقایسه با تأثیر کتابهای درسی، «چو شبنمی است که بر بحر میزند رقمی».
یکی از کارهایی که فرهنگستان کرده است و به کار شما بسیار نزدیک است تأسیس گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی است. ما، در این گروه، شوراهایی در سطوح ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، و دانشگاه تشکیل دادهایم و در کارگروههای مختلف از صاحبنظران و استادان بزرگ زبان و ادب فارسی (همچون استاد سلیم نیساری و دکتر علیاشرف صادقی و دکتر محمد دبیرمقدّم و دیگر اعضای پیوسته فرهنگستان) استفاده کردهایم تا این شورا بتواند کار خودش را به بهترین شکل انجام دهد. اکنون، پس از دو سه سال کار، وقت آن است که از همه شما دعوت کنیم تا با فرهنگستان آشنا شوید و ببینید این دستگاه چه میکند؛ چون کار شما با کار فرهنگستان سخت در پیوند است و به هر حال «گر بگویم که مرا با تو سروکاری نیست/ درودیوار گواهی بدهد کآری هست».
شما در کار تألیف کتاب درسی با لغات بیگانه هم سروکار دارید. طبیعی است که آنچه ما بهتصویب میرسانیم در کتابهای درسی بیاید و این لغات را میتوان با نامههای اداری ابلاغ کرد. ولی ما نمیخواهیم ارتباطمان با شما ارتباط اداری باشد. مطلوب ما این است که شما، هم اهمّیت و هم شیوه کار ما را وجدان کنید و ما و این دستگاه را از نزدیک بشناسید. ما همه کتابهای درسی را بررسی کردهایم و لغات بیگانه و خارجی آنها را خارجنویس کردهایم و معادل فارسی پیشنهادیاش را هم آماده کردهایم. انتظار ما این است که شما در کتابهای درسی این لغات فارسی را جانشین لغات فرنگی کنید. کاری که فرهنگستان در واژهگزینی میکند بیشتر معطوف به آینده است. آدمی وقتیکه به چیزی عادت کرد بهآسانی از آن فاصله نمیگیرد، ولی اگر کودکان ما از آغاز این لغات علمی را به فارسی یاد بگیرند، آنگاه عدول از این لغات برایشان مشکل میشود. بنابراین، راه و مسیرِ اصلی تأثیرِ کارهای ما در فرهنگستان کتابهای درسی تألیفیشماست.
کار مهم دیگر فرهنگستان تدوین و تصویب دستور خط فارسی (رسمالخط) است. رسمالخط و دستور خط فینفسه انضباط میخواهد و این اختصاص به خط فارسی هم ندارد. در همه کشورها، دستگاهی باید باشد که تکلیف خطّ آن کشور را روشن کند. هر خطّی هم برای خود مسائلی دارد و نمیشود و نباید هم آن را رها کرد و گفت «بگذار صد گل بشکفد» و هرکس ساز خودش را بزند. در اینجا اعمال سلیقه جایز نیست، بلکه باید معیار و استانداردی وجود داشته باشد. به همین منظور، بیش از یکصد جلسه شورای فرهنگستان به بحث و بررسی دستور خط فارسی اختصاص پیدا کرده است، آن هم با حضور کسانی که عمر خود را در عالم زبان و ادب گذراندهاند و با دیروز و امروز زبان فارسی آشنایند. چنین بود که، در نهایت، ما دستور خط فارسی را به تصویب نهایی رساندیم.
ما میخواهیم از شما خواهش کنیم که مصوّبات فرهنگستان را، ولو اینکه نمیپسندید، در کتابهای درسی اعمال کنید. در کار زبان، مصلحت کشور و مصلحت زبان فارسی در این است که همه حجّیت فرهنگستان را بپذیریم. این را قانون هم حکم میکند، چون ریاست عالی فرهنگستان با رئیس جمهور است و وقتیکه رئیس جمهور مصوبهای را از فرهنگستان ابلاغ میکند، همه دستگاههای کشور ملزم میشوند که به آن عمل کنند. البته ما معتقد نیستیم که کارمان بیعیبوخطا و وحی منزل است، ولی در همهجای دنیا دستگاهی هست که جایگاهی دارد و تصمیم میگیرد و بقیه به آن تصمیمات عمل میکنند. در فرهنگستان هم بهترین استادان زبان و ادب فارسی گرد آمدهاند و تصمیم میگیرند. کسانی که امروز در فرهنگستان برای زبان فارسی تصمیم میگیرند، نوعاً و عموماً، بهترینها هستند.
درباره رعایت دستور خط مصوب فرهنگستان اگر بخواهم مثالی بزنم «ی» علامت کسره اضافه روی «ها»ی غیرملفوظ است که نباید بهصورت جدا نوشته شود. شما، از نظر آموزشی، ترجیح میدهید که «ی» را جداگانه در انتهای کلمات مختوم به «ها»ی غیرملفوظ بگذارید، ولی فرهنگستان این را اشتباه میداند. مسئولان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفتهاند که هر گاه خواستیم یک کتاب درسی را عوض کنیم رسمالخط جدید را اعمال میکنیم. فرهنگستان این را نمیپذیرد، زیرا این دودستگی ایجاد میکند و دودستگی موجب هرجومرج در کتابهای درسی میشود و عقل حکم میکند که نظم بهتر از آشفتگی است. اگر قرار باشد که مثلاً بیست کتاب جدیدالتألیف با رسمالخطّ ما تحریر و چاپ شود و بقیه کتابها هر کدام رسمالخطّ دیگری داشته باشد، دانشآموزان بیشتر سردرگم و گیج میشوند و همه بلاتکلیف میمانند. بچّه از پدر که میپرسد او یکجور جواب میدهد، معلّم یکطور دیگر جواب میدهد، و فرهنگستان چیز دیگری میگوید! این خیلی بد است. یا باید شما جای ما تصمیم بگیرید و ما جای شما از فرهنگستان اطاعت کنیم یا شما تصمیمات فرهنگستان را اجرا کنید. منطبق ساختن کتابهای درسی با رسمالخط فرهنگستان ظرف دو سال شدنی است، زیرا محتوای کتابهای شما در رایانه موجود است و کافی است که گروهی آنها را مطابق با دستور خط فارسی فرهنگستان تغییر بدهند و از سال جدید کتابهای یکدست منتشر شود. فرهنگستان هم حاضر است که به شما کمک کند. همّت و زحمتی میطلبد که مسئلۀ رسمالخط را در کتابهای درسی یکبار و یکباره حل کنیم. معادلهای جدید برای لغات فرنگی هم همینطور است.
ما میخواهیم که بدنۀ فرهنگستان با بدنۀ سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کار کند و دیوار دوری و جدایی میان این دو نهاد فرو بریزد. امیدواریم که حاصل این جلسه، علماً و عملاً، همکاری بیشتر این دو دستگاه با هم باشد؛ که اگر چنین نشود، از زبان فرهنگستان باید گفت: «مسکین من و سعیهای بیحاصل من».
در پایان، باید به این نکته هم اشاره کنم که ما از باب دیگری هم لازم است که با هم گفتوگو کنیم و آن محتوای کتابهای درسی در زمینه آموزش زبان و ادبیات فارسی است. در گروه آموزش زبان و ادبیات فارسی در فرهنگستان، از کارهای مقدماتی که فارغ شدیم، در نوبتهای دیگر، جلسات محدودتری با مؤلفان و کارشناسان مقاطع ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان راجع به آموزش زبان و ادب فارسی خواهیم داشت. ما میتوانیم گفتوگوهای کارشناسانه سازندهای با هم داشته باشیم و وظیفه خود میدانیم که نظرمان را راجع به آموزش به شما منتقل کنیم و با شما کار کنیم و متقابلاً از تجربه و نظر کارشناسانه شما نیز استفاده کنیم. برای همه آرزوی موفّقیت دارم و از همه تشکّر میکنم.