متن کامل سخنرانی آقای دکتر حداد عادل
در همایش نوآوری و اجتهاد از دیدگاه حضرت آیت الله خامنهای (مدظله) در لبنان
بسم الله الرحمن الرحیم
آشنایی با دیدگاههای آیتالله خامنهای در عرصه علم و فرهنگ و تعلیم و تربیت
هنگامی که نام آیتالله سیدعلی خامنهای به میان میآید، نخستین تصویری که از شخصیت ایشان در اذهان ترسیم میشود، تصویری سیاسی تحت عنوان «رهبر انقلاب اسلامی» است.
پدید آمدن چنین تصور و تصویری، اگر چه امری طبیعی است، اما همهٔ شخصیت ایشان را، چنانکه هست، ترسیم نمیکند. آیتالله خامنهای در چشم اهل فکر و فرهنگ، بیش از آنکه یک شخصیت سیاسی باشند فرهنگی هستند. آنچه از ایشان در درجهٔ اول یک شخصیت فرهنگی ساخته، درک عمیق ایشان از جهان بینی اسلامی و انس دائم ایشان با معارف قرآنیست. آگاهی از فقاهت در کنار شناخت مبانی عقلانی و فلسفی تفکر اسلامی و ارزشهای دینی رکن اصلی شخصیت آیتالله خامنهای است. وسعت چشم انداز فکری و چشم دوختن به افقهای دور تاریخی و جغرافیایی و آگاه بودن از اوضاع و احوال و مقتضیات جهان معاصر از دیگر شاخصههای شخصیت فرهنگی ایشان است. توجه به علم تاریخ و دلبستگی و تسلط به زبان و ادبیات، چه فارسی و چه عربی، و عشق و علاقه مستمر به مطالعهٔ کتاب از دیگر خصوصیات ایشان است، چنانکه در عرصهٔ سخنوری و نویسندگی کسی منکر تواناییهای ایشان نتواند شد. به دستور آیتالله خامنهای و زیر نظر ایشان در طول سه دههٔ گذشته و مخصوصاً در دوران رهبری ایشان، دهها موسسهٔ علمی و فرهنگی در رشتههای مرتبط با علوم دینی و علوم انسانی به وجود آمده که هم اکنون با عنایت ایشان به صورت جدی مشغول به کارند. این همه و بسیاری خصوصیات دیگر، عناصر سازنده شخصیت فرهنگی مردی است که بیست و دو سال است که پس از ارتحال امام و مقتدای محبوب خود، رهبری انقلاب اسلامی را در ایران در همان مسیر و جهت امام خمینی بر عهده گرفته است.
از این پس تلاش میکنیم جلوههایی از شخصیت فرهنگی و علمی ایشان را در رهبری ملت ایران و امت اسلامی به اختصار بیان میکنیم.
۱. فرهنگ
آیتالله خامنهای، مقصود اصلی از مبارزات انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی را، دست یافتن به حیات طیبه اسلامی میدانند و میگویند:
تلاش همهٔ دلسوزان بشر و راهنمایان بزرگ انسان و انبیای عظام و اولیا و مجاهدان فی سبیل الله در طول تاریخ این بوده است که این حیات طیبه را برای بشر به وجود آورند.
(معارف انقلاب انتشارات انقلاب اسلامی ۱۳۸۹ صفحه ۱۱۰ )
نیز گفتهاند:
انقلاب برای این نیست که کسانی بروند و کسان دیگری بیایند، انقلاب برای این است که ارزشها در جامعه تغییر کند، اعتبار و ارزش انسان به عبودیت خدا باشد، انسان بندهٔ خدا باشد، برای خدا کار کند، از خدا بترسد، از غیر خدا نترسد، از خدا بخواهد، در راه خدا کار و تلاش کند، در آیات خدا تدبر کند، عالَم را درست بشناسد، کمر به اصلاح مفاسد جهانی و بشری ببندد و از خود شروع کند، هر کدام ما از خودمان شروع کنیم.
(همان، صفحه ۳۰۳)
ایشان به حفظ هویت فرهنگی و نیل به استقلال فرهنگی، اهمیت بسیار میدهند و معتقدند «سلطهٔ واقعی قدرتها سلطهٔ فرهنگی است» (همان، صفحه ۱۳۴) به همین جهت از نخستین سالهای رهبری خود، همگان را از خطر «تهاجم فرهنگی» غرب بر حذر داشتهاند و به هشیاری در مقابله با انواع راههای این تهاجم فرهنگی فراخواندند. ایشان، در توصیف این تهاجم، از آن به «شبیخون فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» نیز یاد کردهاند. آیتالله خامنهای برای حفظ هویت فرهنگی و دست یافتن به اقتدار فرهنگی، «مهندسی فرهنگی» را ضروری دانسته و آن را یکی از وظائف مهم شورای عالی انقلاب فرهنگی برشمردهاند. از نظر ایشان «اسلام» عنصر اصلی هویت فرهنگی ملت ایران است و زبان فارسی رکن دیگری از این هویت محسوب میشود که باید از آسیب آلودگی به لغات غربی، که هجومی روزافزون دارد، حفظ شود. ایشان توجه به «فرهنگ عمومی» را که جنبهٔ ارزشی و اعتقادی رفتار و گفتار عامهٔ مردم در سطح جامعه است مهم میدانند و رصد کردن فرهنگ عمومی را ضروری میشمارند و از دستگاهها و مؤسسات تبلیغی و ارشادی نظیر صدا و سیما میخواهند با شناخت حسن و عیبی که در جامعه وجود دارد از راههای مختلف نسبت به اصلاح و ارتقای فرهنگ عمومی بکوشند.
۲. تعلیم و تربیت
در دیدگاه آیتالله خامنهای، مهمترین وسیلهای که برای اصلاح و ارتقاء فرهنگ و رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب، در اختیار دولتها و ملتهاست، «تعلیم و تربیت» است. تحول در فرهنگ، بدون تحول بنیادی در آموزش و پرورش حاصل نخواهد شد. باید همت کرد و با ایجاد یک تحول عمقی کشور را از آموزش و پرورش تقلیدی نجات داد و روشهای کهنه را به دور انداخت. در این راه تربیت معلمان شایسته و تألیف کتابهای درسی مناسب مورد توجه ایشان بوده و در تعلیم و تربیت اهمیت و اولویت «تزکیه» و «تربیت» را در کنار «تعلیم» همواره گوشزد کردهاند و تربیت اخلاقی و تربیت قرآنی را وظیفهٔ اصلی معلمان و مسئولان آموزش و پرورش دانستهاند.
آیتالله خامنهای در دیدارهای مستمری که در بیست و دو سال گذشته با معلمان داشتهاند از آنها خواستهاند امانت دار شایستهای برای فرزندان این ملت باشند و از دانش آموزان خود «انسانی متدین و پارسا و پاکدامن» بسازند، انسانی شریف و نجیب و خیرخواه و خوشبین و دارای اعتماد به نفس و امیدوار، علاقهمند به کار کوشش، انسانی عالم و فکور و علاقهمند به پژوهش که به مصالح کشور توجه داشته باشد و در راه پیشرفت آن بکوشد. ایشان معتقدند جز با شروع از آموزش و پرورش نمیتوان به عقبماندگیهای بزرگ و غفلتهای تاریخی که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی بر ملت تحمیل شده فائق آمد.
۳. دانشگاه
آیتالله خامنهای از دوران جوانی و سالهای دور پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با دانشگاهیان ارتباط داشته و دانشگاه را میشناسند. بسیاری از کسانی که قبل از انقلاب از سخنرانیهای مذهبی ایشان استفاده میکرده و نوشتههای ایشان را میخواندهاند دانشگاهی بودهاند. ایشان در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از آنکه مسئولیتهای ریاست جمهوری و رهبری بر عهدهشان قرار گیرد، به صورت منظم و مستمر در مجامع دانشگاهی شرکت میکردند و در کنار تبیین و تشریح معارف اسلامی برای آنان، به شبهاتی که در ذهن آنها پدید آمده بود پاسخ میگفتند. همان طور که امام خمینی (ره) سعادت کشور را در گرو «وحدت حوزه و دانشگاه» و «آشتی علم و دین» میدانستد آیتالله خامنهای نیز نسبت به وضع دینی و معنوی و اخلاقی و نیز پیشرفت علم در دانشگاهها توجه خاص دارند. ایشان بارها بر لزوم «اسلامی شدن دانشگاهها» تاکید کردهاند و نهادی به وجود آوردهاند که مسئولیت دارد تا روحانیون مناسب را برای حضور در دانشگاهها و همکاری با مدیران و مسئولان دانشگاهها و استادان و دانشجویان انتخاب کند. این نهاد مستقیماً زیر نظر دفتر ایشان قرار دارد. علاوه بر این، ایشان مخصوصاً در سالهای اخیر بر ضرورت «تحول در علوم انسانی» تاکید کردهاند و معتقدند اگر ما در علوم انسانی صرفاً کتابهای غربیان را ترجمه کنیم و در دانشگاهها تدریس کنیم، از این طریق جهان بینی و فرهنگ و اخلاق غربی را به دست خود بر کشور خود حاکم کردهایم و با ادامهٔ چنین وضعی هرگز نخواهیم توانست کشوری اسلامی داشته باشیم. در حال حاضر گروههای متعددی از استادان دانشگاهها و روحانیون حوزهٔ علمیهٔ قم با همکاری یکدیگر، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، راههای ایجاد تحول و ارتقا در علوم انسانی را جستجو میکنند.
۴. تولید علم
آیتالله خامنهای عقبماندگی علمی کشورهای اسلامی را از علل مهم تسلط دشمنان اسلام بر جوامع اسلامی میدانند. ایشان معتقدند قدرت و ثروت و امکانات کشورهای سلطه گر حاصل پیشرفت علمی آنها است و کشوری که در علم عقب مانده باشد در صنعت محتاج دیگران خواهد شد و از نظر اقتصادی نیز وابسته به بیگانگان میشود و این همه سبب میشود تا نتواند به استقلال فرهنگی و سیاسی دست یابد. ایشان مقابله با سلطهٔ بیگانگان بدون دانش ممکن نیست و به همین جهت در سالهای پس از پیروزی انقلاب و خصوصاً در بیست و دو سال اخیر، بارها و بارها مقامات کشور و مسئولان امور دانشگاهها و استادان و دانشجویان را به برپایی یک «نهضت علمی» و «جنبش نرم افزاری» دعوت کردهاند تا از آن طریق تولید علم در کشور رونق گیرد. تاکید ایشان بر این است که در دانشگاهها، کرسیهای نظریهپردازی تاسیس شود و دانشجویان و استادان تشویق شوند تا در محیطی آزاد اندیشههای جدید خود را مطرح کنند و به معرض داوری و نقد عالمانه و منطقی بگذارند.
آیتالله خامنهای معتقدند جوانان دانشجو، به ویژه، دانشجویان با استعداد و نخبه، سرمایههای اصلی نیروی انسانی کشورند و باید کاری کرد که این استعدادها در داخل کشور و به سود پیشرفت علم در دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی به کار گرفته شود. ایشان دانشجویان را به داشتن شجاعت علمی برای شکستن مرزهای علم و پیشبرد دانش تشویق میکنند. میتوان گفت که ایشان به طور متوسط، ماهی یکبار، با گروههایی از رؤسای دانشگاهها و استادان و دانشجویان و پژوهشگران و مخترعان و متخصصان دیدار و گفتگو دارند و از نمایشگاه دستاوردهای علمی و پژوهشی آنان بازدید میکنند. همین توجه و اهتمام و پیگیری سبب شده تا کشور ما در بیست سال اخیر در رشتههایی مانند «فیزیک هستهای» و «سلولهای بنیادی» که شاخهای از دانش «زیست فناوری (بیوتکنولوژی)» محسوب میشود و نیز دانش پزشکی و تولید انواع داروهای گران قیمت و جدید به پیشرفتهای زیادی نائل شود، چنانکه در رشتههایی نظیر دانش هواـ فضا و پرتاب ماهواره و صنایع دفاعی نیز پیشرفت قابل ملاحظهای کرده است.
۵. حوزههای علمیه
آیتالله خامنهای به عنوان یک مرجع روحانی برخاسته از حوزههای علمیه، که تحصیل در حوزههای علمیه قم و مشهد و نجف را تجربه کردهاند به خوبی حوزه را میشناسند و به نقش و سهم حوزه در تأمین آرمانهای اسلامی ملت، که همانا دست یافتن به حیات طیبهٔ اسلامی و رشد معنوی و اخلاقی است وقوف دارند. آیتالله خامنهای، در حقیقت، با یک چشم به دانشگاه و با چشم دیگر به حوزه، نظر دوختهاند و رشد و تحول این هر دو را با هم تعقیب میکنند. ایشان دائماً طلاب و روحانیون جوان را به اهتمام به جنبههای معنوی و اخلاقی و رعایت تقوا و دوری گزیدن از آفت دنیا طلبی توصیه میکنند و این جنبه از تعالیم و سنتهای حوزه را به منزلهٔ روحی در کالبد حوزه میدانند. علاوه بر این اهتمام و توجه به سنت سلف صالح را در استنباط احکام فقهی و اجتهاد امری اساسی میشمارند و این سنت مستحکم را پایهٔ بنای حوزه محسوب میکنند. یکی از لوازم این امر، احترام به علمای بزرگ حوزه و مراجع عظام تقلید است که هرگز نباید فراموش شود. اما تاکید بر توجه به سنت سلف صالح، نباید مانع نوآوری در روشها و برنامههای حوزه و محتوای دروس شود. سنت باید پشتوانه و بستر مناسب نوآوری باشد و نوآوری میباید بر غنای سنت برای نسلهای آینده بیفزاید.
نکتهٔ بسیار مهم این است که حوزه نباید از مسائل اجتماعی و سیاست جدا بماند. روحانیون باید در صف اول تلاش برای حفظ انقلاب اسلامی و تقویت آنجای داشته باشند و باید رابطهٔ امور اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را با حوزه بشناسند و به وظیفهٔ خود عمل کنند.
روحانی باید «عالم به زمان خود» باشد تا مصداق این حدیث شریف امام صادق علیهالسلام شود که «العالم بزمانه لاتهجم علیه اللوابس» (آن کس که روزگار خود را بشناسد، شبهات و آشفتگیها بر او هجوم نمیآورد). حوزههای علمیه باید روحانیون را با جهان معاصر آشنا سازند و به لوازم زندگی و تبلیغ دین در جهان معاصر مجهز کنند. یکی از نتایج این امر دقت در نحوهٔ تبلیغ است. شناخت شرایط و لوازم تبلیغ و بایدها و نبایدهای آن ضرورت تام دارد.
سرانجام باید گفت که «مدیریت حوزه باید با توجه به افقهای جدیدی که انقلاب اسلامی در برابر چشم حوزویان میگشاید و وظائف تازهای که بر عهده آنان میگذارد، متحول شود.» شیوه و ساختار مدیریتی دوران حکومت غیر اسلامی، نمیتواند پاسخگوی نیازها و انتظارات از حوزه در دوران حکومت اسلامی باشد.
بسیاری از آنچه در باب حوزههای علمیه گفته شد بالسویه درباره طلاب ایرانی و خارجی، هر دو صادق است. آیتالله خامنهای در اهتمام به امور حوزهها، از نقش طلاب غیر ایرانی نیز غافل نیستند و خطاب به آنان گفتهاند: شما در ایران میهمان نیستید، بلکه صاحب خانهاید.
۶. تعلیم و تربیت زنان
آیتالله خامنهای، توجه خاصی به تعلیم و تربیت زنان دارند. زنان نه فقط از آن جهت که از لحاظ کمیت نیمی از افراد جامعه هستند، بلکه از ان حیث که تربیت کنندهٔ هر دو نیمهٔ زن و مرد نسل آیندهٔ جامعه هستند، در سعادت جامعه نقش کلیدی و اساسی دارند. آیتالله خامنهای، همواره، زنان را به کسب علم، اعم از علوم دانشگاهی و حوزوی تشویق و ترغیب میکنند و این نکته را در زندگی خانوادگی و در تربیت فرزندان خود نیز رعایت کردهاند. ایشان، زنان را از گرفتار شدن در دام وسوسهها و توطئههای اخلاقی و فکری غربیان بر حذر میدارند و بر حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی، اعم از سیاست و مدیریت و آموزش و پژوهش و خدمات متناسب با جنسیت آنان، تاکید میکنند. آیتالله خامنهای به همان اندازه که به تحصیل زنان در دانشگاهها اهمیت میدهند به تحصیل زنان در حوزههای علمیه مخصوص بانوان نیز توجه دارند. در دوران رهبری ایشان حوزههای علمیهٔ متعددی برای بانوان در سراسر کشور تاسیس شده و گسترش یافته است. ایشان آرزومندند که شخصیت زن مسلمان، بر وفق مبانی و ارزشهای اسلامی، نوسازی شود و چهرهای که آمیخته با جهل و خرافات و سطحی نگری و بیمسئولیتی از زن مسلمان ترسیم شده، تغییر کند و به جای آن دانش و عقلانیت و عفت و مدیریت و مسئولیت پذیری، عناصر اصلی سازنده شخصیت زن مسلمان شود. انقلاب اسلامی باید الگوی تازهای برای زن مسلمان در جهان امروز عرضه کند.
* * *
آنچه گفتیم گزارشی کوتاه و فشرده بود از بعضی افکار و دیدگاههای آیتالله خامنهای، که مسلماً مبین و معرف کامل و دقیق شخصیت علمی و فرهنگی ایشان نیست. در این گزارش دو محدودیت وجود داشت، یکی محدودیت وقت و دیگری محدودیت آگاهی و توان نویسندهٔ گزارش. با این حال، امیدواریم تا حدی در تأمین مقصود موفق شده باشیم که گفتهاند و درست هم گفتهاند که «ما لا یدرک کله لا یترک کله» (آنچه، همهٔ آن به دست نیاید، روا نیست که همهٔ آن از دست برود.)