رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: فردوسی با رنج۳۰ ساله خود ایرانیان را زنده کرد و به آنان به عنوان ایرانی هویت بخشید.
دکتر حداد عادل در همایش هزاره شاهنامه افزود: فردوسی یادگارهای کهن مردم ایران را به وجهی دلپذیر در قالب شاهنامه عرضه کرد و با این یادگارهای مشترک برای مردم ایران حافظه تاریخی جمعی به وجود آورد.
وی اضافه کرد: هویتی که فردوسی در پی آن بود هویتی در مقابل اسلام نبود بلکه هویتی متمایز از هویت عربی بود اما ضدعربی هم نبود. دکتر حداد عادل ادامه داد: کاری که فردوسی کرد به هیچ وجه شباهتی با اندیشهها و انگیزههای ملی گرایان باستان پرست ۷۰ تا ۸۰ سال قبل ایران نداشت که میخواستند ایران را جانشین اسلام کنند.
رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: فردوسی مسلمانی درست اعتقاد و شیعه بود و شاهنامه فردوسی اگرچه اصولا و عمدتا حکایت ایران پیش از اسلام است اما به روشنی رنگ و بوی مسلمانی دارد و سرشار از مضامین قرآنی و معارف اسلامی است.
دکتر حداد عادل افزود: فردوسی نمیخواست ایران را در مقابل اسلام قرار دهد بلکه میخواست به عنوان واکنشی در برابر برتری طلبیهای ناروای بنی امیه و بنی عباس، به ایرانیان اعتماد به نفس بخشد تا زنده شوند، زنده بمانند و با حفظ مسلمانی خود ایرانی بمانند و الحق که در این کار بزرگ کامیاب شدند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شاهنامه فردوسی را حماسه ملی ایرانیان خواند و گفت: مردم ایران در هزار سال گذشته از شاهنامه فردوسی درس وطن خواهی و ایران دوستی گرفتهاند.
دکتر حداد عادل افزود: یکی از علل ماندگاری شاهنامه، خدمتی است که فردوسی با این کتاب به زبان فارسی کرده است.
وی اضافه کرد: فردوسی در زمان و زمانهای که به سود زبان فارسی نبود دیوانی با۶۰ هزار بیت پخته، روان و دلنشین پدید آورد که امروز نیز پس از هزار سال، حتی مردم عامی و عادی کوچه و بازار آن را میفهمند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه زبان فارسی در کنار اسلام رشته پیوند همه اقوام ایرانی است گفت: فردوسی این نکته را خوب فهمیده بود و با شاهنامه خود این رشته پیوند را استوارتر کرد.
دکتر حداد عادل افزود: ما ایرانیان فارسی زبان امروزه حق داریم به خود ببالیم و افتخار کنیم که کتاب شعر کهنی با۶۰ هزار بیت باقی مانده از هزار سال پیش داریم و میتوانیم آن را همه جا و نزد همه فارسی زبانان بخوانیم، بفهمیم و از آن لذت ببریم.
وی ادامه داد: اینکه فردوسی هزار سال پیش با زبانی شعر گفته است که ما امروز آن زبان را به راحتی میفهمیم، نشانه رکود و ایستایی و علامت نقص و ناتوانی زبان فارسی نیست بلکه دلیل قوت و قدرت این زبان و نشانه آن است که زبان فارسی پیش از زمان فردوسی تحول لازم را برای عبور از مراحل ابتدایی و مقدماتی تجربه کرده و صورت باثباتی یافته بود و همان زبان پس از فردوسی دستمایه سخنان و اشعار سعدی، مولانا و حافظ شده و امروزه به ما رسیده است.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: شاهنامه از آن جهت که پیوسته روح دلاوری، جنگجویی و پهلوانی را در کالبد ایرانیان دمیده شایستگی خود را برای ماندگاری به اثبات رسانده است.
دکتر حداد عادل با اشاره به اینکه ایران بزرگ تنها امروز نیست که دشمن دارد افزود: این سرزمین همیشه از کینه توزی، حسد و آزمندی دشمنان و بیگانگان آسیب دیده و همواره از همه سو در خطر بوده است.
وی خلاصه و محدود کردن شاهنامه به ستایش شاهان را بیانصافی دانست و اضافه کرد: شخصیت نخست شاهنامه و قهرمان قهرمانان قصه او رستم است نه کیکاووس، نه جمشید و نه هیچ شاه دیگری.
دکتر حداد عادل گفت: هزار سال است که شاهنامه خوانان با لحنی حماسی و بانگی بلندوصف رستم و دیگر نامداران ایران زمین را در شهرها، روستاها و در میان عشایر و مرزداران میخوانند.
وی افزود: گویی فردوسی با اشعار حماسی شاهنامه در شیپور جنگ میدمد و ایران و ایرانی را برای دفاع از این سرزمین بر میآشوبد.
دکتر حداد عادل شاهنامه را سراسر حکمت، پند، اخلاق و عبرت توصیف کرد و گفت: فردوسی دینداری خردمند با شخصیتی معنوی، طبعی بلند و زبانی پیراسته از آلودگی است و کمتر شاعر بزرگی در زبان فارسی عفت کلام را در حد او رعایت کرده است.
وی اضافه کرد با آنکه شاهنامه کتابی در وصف جنگها و ناکامیهای شاهان است و متن آن به رزم و حاشیه آن به بزم اختصاص دارد اما فردوسی هرجا فرصتی به دست میآورد زبان به نصیحت میگشاید و به خردمندی، عدل و داد، پرهیز از دروغ، رعایت شرم و حیا، به دست آوردن دل زیردستان، دوری از کینه و هواپرستی و رعایت اعتدال و دوری از سستی توصیه میکند.
دکتر حداد عادل از جمله نشانههای حکمت و دینداری را در شاهنامه، توجه فردوسی به مرگ و فانی و گذرا بودن جهان دانست و گفت: شاهنامه فردوسی کتابی توحیدی و اخلاقی و دفتری در آموزش حکمت و مدرسهای برای تربیت است.
وی ادامه داد: شاهنامه فردوسی برهانی بر امکان همزیستی و آشتی پذیر بودن دو مفهوم ایرانی بودن و مسلمان بودن است و فردوسی نماد و مظهر اجتماعی این دو در یک شخص و شخصیت است.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: درست است که حدوث اسلام در ایران با لشکرکشی اعراب نو مسلمان بود اما بقای آن با پذیرش قلبی و فکری ایرانیان موجب شد ایرانیان در برابر جور خلفا بایستند اما در برابر اسلام نه تنها ایستادگی نکنند بلکه از جان و دل به خدمت آن درآمدند و برای اسلام سنگ تمام گذاشتند.
وی افزود: کسانی که در سالهای قبل از شهریور۲۰ و حتی بعد از آن، متاثر از سیاستهای فرهنگی حاکم بر ایران سعی میکردند با تکیه و تاکید بر شاهنامه فردوسی، اعتقاد به اسلام را در هویت ایرانی کمرنگ و بیرنگ سازند، بهرهای نبردند و آنچه آنان را ناکام گذاشت چیزی جز شاهنامه و کسی جز فردوسی نبود.
دکتر حداد عادل گفت: شاهان بیدادگر هم اگر برای ماندگاری، خود را به فردوسی و شاهنامه چسباندند اما این گناه از فردوسی نبود و مردمی که هم با شاهان و هم با شاهنامه آشنا بودند آنگاه که فرصت یافتند خود براساس کردارها داوری کردند و شاهنامه همچنان ماندگار ماند.
همایش هزاره شاهنامه امروز در بنیاد ایرانشناسی در حال برگزاری است.