تاریخ انتشار: 10 بهمن 1394

پرچم آزادگی

پرچم آزادگی

در سکوت سرد شب فریاد مردی شد بلند
خیزش و خشم و خروش اهل دردی شد بلند

خواب شب آشفته شد از تندر توفنده‌ای
آذرخشی، آتش گردون‌نوردی، شد بلند

گردبادی شد نمایان در دل هامون ز دور
شهسواری تاخت در صحرا و گردی شد بلند

پیش‌تر آرامش مهتاب در مرداب بود
ناگهان موج خروشان نبردی شد بلند

کرد گلگون سرخی خون چهره‌های زرد را
شعله‌های آتشینِ سرخ و زردی شد بلند

نغمه آزادی از هر گوشه‌ای آمد به گوش
آتش از خاکستر خاموش و سردی شد بلند

بار دیگر کاوه آهنگری از ره رسید
پرچم آزادگی با دست مردی شد بلند

غلامعلی حدّاد عادل

https://haddadadel.ir/works/poetry/698-30-2016

تمامی حقوق برای وبگاه شخصی دکتر غلامعلی حداد عادل محفوظ است.