تاریخ انتشار: 29 مهر 1403

کتاب «مکتب حافظ» دست کمی از کتاب­‌های تراز اول جهان ندارد

بیست و یکمین نشست «صد کتاب ماندگار قرن» با حضور رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به بررسی کتاب «مکتب حافظ» اثر منوچهر مرتضوی و تحلیل تأثیرات آن بر ادبیات و فرهنگ جامعه اختصاص یافت.به گزارش روابط عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، دکتر غلامعلی حدادعادل در این نشست ابتدا به سیر تحول حافظ‌شناسی در دوران معاصر پرداخت و آن را به دو دوره‌ی قبل و بعد از انقلاب اسلامی تقسیم کرد.

وی گفت: من به عنوان کسی که بیش از هفتاد سال حافظ خوانده‌ام، معتقدم که حافظ‌شناسی در دوران معاصر را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد. قبل از انقلاب اسلامی، کارهای سودمندی در زمینه تصحیح دیوان حافظ به شیوه انتقادی و دانشگاهی انجام شد. آثار مرحوم قزوینی و دکتر قاسم غنی به عنوان دو کار علمی و معتبر در این زمینه باقی مانده است. به‌ویژه قزوینی، با دقت بی‌نظیرش در تصحیح دیوان، شخصیت برجسته‌ای در این حوزه محسوب می‌شود.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ادامه داد: در آن دوران، فضای فکری تحت تأثیر مکاتب سرمایه‌داری و مارکسیسم قرار داشت و بیشتر کتاب‌ها و مقالات درباره حافظ، تحت تأثیر این فضاسازی بودند. به عنوان مثال، کتاب «حافظ تشریح» که توسط عبدالحسین هژیر، نخست‌وزیر وقت، در سال ۱۳۰۸ نوشته شده، نمادی از این تأثیرات است. این اثر، مخالفت‌های روشنفکری با دین و معنویت را به خوبی نشان می‌دهد.

حداد عادل به نقش شهید مطهری در دفاع از جنبه‌های معنوی حافظ در دهه پنجاه اشاره کرد و گفت: شهید مطهری با شجاعت به تبیین تفکرات حافظ پرداخت و مقالاتی را در این زمینه منتشر کرد. او در مقابل تفسیرهای مادی از حافظ، به ویژه تفسیرهای احمد شاملو، که در آن حافظ را منکر قیامت معرفی می‌کرد، ایستادگی کرد.

وی همچنین به گسترش حافظ‌شناسی بعد از انقلاب اسلامی اشاره کرد و افزود: پس از انقلاب، تصحیح‌های جدیدی از دیوان حافظ به چاپ رسید و اصطلاح «حافظ‌پژوهی» به طور جدی مطرح شد. اوج این جریان در کنگره بزرگداشت حافظ بود که حدوداً در سال ۱۳۶۷ برگزار شد و با استقبال گسترده‌ای از سوی علاقمندان به ادبیات مواجه گردید.

غلامعلی حداد عادل، در ادامه سخنرانی خود به بررسی شخصیت علمی و ادبی دکتر منوچهر مرتضوی پرداخت و گفت: وقتی صحبت از بزرگان ادب معاصر می‌شود، چند نام در ذهن ما خطور می‌کند که این‌ها عمدتاً بنیانگذاران دانشکده ادبیات دانشگاه تهران هستند. افرادی که آمدند ادبیات را نظم آموزشی دانشگاهی دادند، زیرا تا چند صد سال پیش، کسی ادبیات را به شیوه امروزی درس نمی‌داد. در واقع، این بزرگانی که نام بردم، ستون‌های اصلی دانشکده ادبیات بودند که در سال ۱۳۱۳ با تأسیس دانشگاه تهران، پایه‌گذاری کردند.

وی در ادامه به نسل دوم بزرگان ادب اشاره کرد و افزود: نسل بعدی که شامل افرادی چون صفا، معین و خانلری بودند، تحت آموزش این بزرگان تربیت شدند و دوران درخشان دانشکده ادبیات، زمانی بود که این دو نسل در کنار هم فعالیت می‌کردند. منوچهر مرتضوی، از شمار استادان درجه اول نسل دومی است که به دست نسل اول تربیت شده و از نظر عمق دانش و درک ادبی، هیچ کم‌تر از آن بزرگان نیست. اگر مرتضوی در تهران بود، شهرتی کمتر از خانلری یا معین پیدا نمی‌کرد، اما به دلیل دوری از مرکز، کمتر شناخته شده است.

حدادعادل به اهمیت دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز در پرورش ادبیات‌پژوهان اشاره کرد و گفت: بعد از واقعه پیشه‌وری، دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز به یک نهاد نیرومند در ادبیات فارسی تبدیل شد و مرتضوی یکی از این بزرگان است که در آن زمان در تبریز فعالیت می‌کرد. آثار علمی او در زمینه حافظ‌پژوهی بسیار ارزشمند است و کسانی که با کتاب‌های عالمانه فرنگی آشنا هستند، به وضوح می‌بینند که کتاب «مکتب حافظ» او هیچ دست کمی از کتاب‌های تراز اول جهانی ندارد.

حدادعادل در ادامه به ساختار کتاب «مکتب حافظ» پرداخت و گفت: فهرست کتاب نشان‌دهنده نظم فکری مولف است و در چاپ‌های مختلف این کتاب، مقدمه‌های مختلفی نوشته شده که به مرور حافظ‌پژوهی پیش و بعد از انقلاب می‌پردازد. استاد مرتضوی در چهار چاپ این کتاب، سه بار مقدمه نوشتند. چاپ اول در سال ۱۳۴۴ و چاپ سوم در سال ۱۳۷۰ بود، و در چاپ چهارم که چند سال قبل از فوت ایشان منتشر شد، مقدمه‌ای شصت صفحه‌ای اضافه کردند که به مرور حافظ‌پژوهی پرداخته و نشان‌دهنده‌ی عمق تفکر و دقت ایشان در این حوزه است.

وی افزود: این کتاب در سه باب مدون شده و هر باب مشتمل بر چندین فصل است. باب اول تحت عنوان مکتب حافظ، حاوی مقدمه‌ی مبسوطی در حدود صد صفحه درباره تصوف و عرفان است که خود می‌تواند به منزله یک کتاب جداگانه باشد. جالب است که چاپ چهارم این کتاب با شمارگان سه هزار و سیصد نسخه منتشر شده که خود نشانه‌ای از اقبال به این اثر و رونق حافظ‌خوانی است.

حدادعادل همچنین به نقش ادبیات در جامعه و تأثیرات آن بر هویت ملی اشاره کرد و گفت: ادبیات به عنوان آینه‌ای از فرهنگ و هویت یک ملت، نقشی اساسی در شکل‌گیری و حفظ این هویت دارد. در این میان، شخصیت‌های مانند دکتر مرتضوی به عنوان حافظان و مروجین این ادبیات، نقش بسزایی ایفا می‌کنند.

در پایان، حدادعادل با اشاره به نقدها و بررسی‌های دیگران درباره کتاب «مکتب حافظ» گفت: این کتاب نه تنها در داخل کشور، بلکه در خارج از کشور نیز مورد توجه قرار گرفته و نقدهای مثبت و سازنده‌ای درباره آن نوشته شده است. این نشان‌دهنده‌ی تأثیر عمیق دکتر مرتضوی در حوزه حافظ‌پژوهی است.

https://haddadadel.ir/news/3334-20-2024

تمامی حقوق برای وبگاه شخصی دکتر غلامعلی حداد عادل محفوظ است.